loading...
♥ کلبه قبول میکنم ♥
pax بازدید : 623 شنبه 23 فروردین 1393 نظرات (1)

چندتاعکس گذاشتم ببینید خوشت میادیانه بازم عکس دارم اما متاسفانه الان وقت درس خوندنمه ایشالا بعداینکه درسموخوندم وفیلم قبول میکنمودیدم دوباره برمیگردم ایناروببینیدا فعلا بای .

عشقماخ اخ من فداش شم چقدرعینک بهش میادمثل مغزمتفکرانگاه میکنه.

فداشاین همون عکس نامزدیشونه.

اسدوزویانمیدونم این عکس مربوط میشه به اون روستای مانگالپوریانه اما هرچی هست قشنگه

pax بازدید : 1138 شنبه 23 فروردین 1393 نظرات (3)

دوباره سلام ایندفعه هم اومدم کاراون دفعه روکامل کنم بریم عکساروببینیم.

عشقاین همون قسمت43هستش که میرقصن واقعاقشنگه.

عشقماینم که طبق معمول جشن هولیه که اسدجونم زویاروتنهاگیراورده ههه.

اخ اخچه جالب این اسدجونم وسط گیتارزدن هم دست ازنگاه کردن وزل زدن به زویابرنمیداره.چه جالب.

رقصبچه هااون عکسی که توپست قبل گذاشتم مربوط به این رقصشونه.خب فعلا همینابودتادوباره عکس جدیدبگیرم ازتون فعلاخدافظی میکنم.

پکس

pax بازدید : 2238 جمعه 22 فروردین 1393 نظرات (7)

 

عزیزماینجارقصشون خیلی قشنگه واقعا چقدرکت شلوارمشکی به اسدمیادمثل دومادا شده فداششششششششششششششششش

عشقماینجابعدنامزدیشونه واقعا قشنگه

 

 

اینم یه عکسه دیگه.اینجااول باهم میرقصن بعداین ژست خوشکل اتفاق میفتهعزیزم

 

 

خب همین بود.امیدوارم خوشتون اومده باشه.البته من که امتحان دارم وسرم شلوغه این نهایت بروزبودنم بود دیگه اگه کمه یاتوضیحاش بده شمابه بزرگی خودتون ببخشیددیگه.همتونودوست دارم بای.بوسسسسسسسسسسسس

مهساپکس

مهسا بازدید : 1969 یکشنبه 17 فروردین 1393 نظرات (8)
روز عروسی اسد زویا تنویر به زویا زنگ میزنه و بهش میگه که در آخرین لجظه خودت اسد احمد خان رو بهم تحویل میدی اما زویا حرفشو جدی نمی گیره .در آخرین لحظه تنویر با نقشه ساختگی به اسد زنگ میزنه و میگه که میخوان در یک انباری بهم تجاوز کنن اسد هم چون تنویر رو عین خواهرش دوست داشته عصبانی میشه و سریع به محلی که تنویر گفته میره تو اونجا صحنه رو جوری جلوه میدن که مثلا تنویر در خطره .بعد اسد تنویرو میبینه و تنویر خودشو میندازه تو بغل اسد .بعد راضیه که تو نقشه تنویر نقش داشته با چوب از پشت به سر اسد ضربه میزنه و اسد بیهوش میشه و بعد صحنه رو طوری طراحی میکنن که مثلا اسد خیانت کرده .وقتی زویا این صحنه رو میبینه با گریه به سالن عروسی برمیگرده .اسد تنویر هم به سالن میان .وقتی زویا برای همه توضیح میده چی شده دلشاد از دست اسد عصبانی میشه و تو گوشش میزنه و از خونواده طردش میکنه و با نجما رشید به خونه رشید میرن و اسد هم تنهایی به خونه خودش میره و زویا هم از خونه میره و اسد هیچ خبری ازش نداشته و هرشب که تو خونه تنها بوده هرجا رو نگاه میکرده زویا رو میدیده .زویا هم به یه مدرسه قرآن میره و اونجا کار میکنه زمین رو جارو میکرده اونم هرچا رو نگا میکرده اسد رو میدیده .تا اینکه یه روز اسد رو تو بازار میبینه اسد میخواد براش توضیح بده اما زویا گوش نمیده اسد میگه آخه من چجوری میتونم به تو یی که انقدر دوست دارم خیانت کنم ؟زویا وقتی اتفاقات رو کنار هم میذاره میبینه ممکنه اسد خیانت نکرده باشه و وقتی مطمئن میشه که حرفایی که تنویر راضیه باهم میزنن رو میشنوه به همین دلیل برمیگرده پیش اسد بچه ها من اینو از روی وبلاگ دوستم کپی کردم اگه دیده لطفا ناراحت نشه از دستم لطفا مطلب را با ذکر منبع کپی کنید تا رتبه شما کم نشود !

تعداد صفحات : 11

درباره ما
Profile Pic
i love you qabool hai
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتون درباره سایت چیه؟( انتخاب چند گزینه هم میشه)
    کدوم بازیگر فیلم قبول میکنم رو دوست داری؟( انتخاب چند گزینه هم میشه)
    کدوم بازیگر فیلم قبول میکنم خوشگل تره از نظرت? (انتخاب چند گزینه)
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 209
  • کل نظرات : 1790
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 103
  • آی پی امروز : 47
  • آی پی دیروز : 19
  • بازدید امروز : 103
  • باردید دیروز : 20
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 103
  • بازدید ماه : 831
  • بازدید سال : 20,085
  • بازدید کلی : 1,404,348
  • کدهای اختصاصی
    به سلامت فردا هم بیا نظر بده وایسا وایسا اگه نظر نداده باشی حق نداری بری